رهامرهام، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

ثبت خاطرات رهام

خاطره بارداری

1397/12/16 18:57
نویسنده : مامان رهام
228 بازدید
اشتراک گذاری

22 بهمن 95 بود که مهمون داشتیم کلی کار کرده بودم ولی خیلی بی حال بودم تا دو روز گذشت و فکر کردم یک تست انجام بدم ساعت 6 صبح 24 بهمن پاشدم و تست رو انجام دادم بله مثبت بود و من هم کلی ذوق زده طاقت نیاوردم و بابایی زود بیدار کردم و بهش گفتم اون از من خوشحال تر شد و تصمیم گرفتیم بریم آزمایشگاه تا مطمئن بشیم واون روز خیلی روز خوبی بود دیگه بابایی حسابی هوامون داشت حسابی بهمون رسیدگی میکرد و جا داره این جا از بابایی خیلی تشکر کنم بابت زحماتش تو اون دوران یکی از دوستان خوبم خیلی کمک حالم بودپری جون  خدا روشکر بارداری خوبی داشتم و اصلا اذیت نشدم شما خیلی نی نی ارومی بودی 15 هفته بودم رفتم سو نوگرافی برای من و بابایی مهم نبود بچمون چی باشه اقای دکتر گفت پسره ومن هم خیلی  خوشحال شدم از اون روز دیگه دنبال اسم پسر بودیم تا این که بابایک روز زنگ زد و گفت اسم یک پسرخیلی ناز رهام بوده گفتم وای چه اسم قشنگی و دیگه اسم شما رهام شد تا این که هفته 38 بودم فهمیدم که میخوای به دنیا بیای بابا رفته بود سر کار سریع بهش زنگ زدم و به مامای همراه هم تماس گرفتم تا بستری بشم ساعت 10 شد و شما ساعت 3.30 بامداد  به دنیا اومدی بهترین زمان و تاریخ روز تولد توست گل نازم 

این هم عکس رهام وقتی تو شکم مامانی بود اینجا رهامم 250 گرم بوده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)