رهامرهام، تا این لحظه: 6 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

ثبت خاطرات رهام

پنج ماهگیت مبارک

پسرم یک ماه دیگر از با هم بودنمان گذشت خداروشکر که دارمت عزیزم دوست داشتنی تر و دلچسب ترشدی شیطنت های جدیدی یاد گرفتی البته یکم سخت تر میخوابی دوست داری تو بغلم راه بریم تا بخوابی ولی من واقعا خسته میشم امروز ۵ ماهگیتو خونه بابا حسن و مامان زهره جشن گرفتیم    ...
12 اسفند 1396

وقتی رهام به روی شکمش برمیگرده

گل پسر ما الان چند روزی که تلاش میکنه که برگرده رو شکمش و خداروشکر که تلاشش بی نتیجه نموند و پسرم موفق شد پسر گلم وقتی برای یاد گرفتن هر حرکت جدیدی انقدر تلاش میکنی خیلی لذت میبرم افرین عزیز دلم  ...
2 اسفند 1396

4ماهگی رهام عزیزم

4ماهگيت مبارک پسر دلبند من  پسرقشنگم خیلی خوبه که تو را داریم  خیلی عزیزی برامون من و بابایی روزی چند بار خدا رو شکر میکنیم به خاطر حضورت عزیزم داشتن تو مانند داشتن تمام دنیاس    ...
14 بهمن 1396

واکسن چهار ماهگی

امروز صبح با نگرانی از خواب بیدار شدم و بعد آماده شدیم بريم درمانگاه که واکسن شما و بزنیم ولی نمیدونم یکم ناراحت بودی فکر کنم فهمیده بودی داریم ميريم واکسن بزنیم وای عزیزم وقتی  آقای دکتر واکسنتو زد خیلی کم گریه کردی و بعد ساکت شدی همکار آقای دکتر با شما بازی میکرد شما می خندیدی میگفت مگه شما واکسن نزدی چرا می خندی وقتی اومدیم  خونه کلا خوابیدی به خاطر قطره آستامینوفن امروز و کم بازی کردی عزيزم  ...
12 بهمن 1396

خرید بابایی

امروز بابایی اومد خونه برات کلی کتاب و پازل خریده خیلی قشنگن به امید روزی که خودت کتابها رو بخونی پسر گلم  ...
9 بهمن 1396