رهامرهام، تا این لحظه: 6 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

ثبت خاطرات رهام

یک روز خوب

1398/5/6 21:53
نویسنده : مامان رهام
329 بازدید
اشتراک گذاری

امروز با همه روزا خیلی فرق داشتی از خواب که بیدار شدی باروی خندان اومدی گفتی مامان اب بعد مامان نون و به به و بعد برات املت درست کردم اخه بیشتر روزا بهانه میگرفتی و صبحانه رو کمی دیر میخوردی وخیلی خوب برا خودت بازی کردی و اصلا اذیتم نکردی و بعد ازم سیب خواستی و نهارتو خوردی و بعد خوابیدی عصری هم با هم رفتیم بیرون تو ماشین نشستی و اصلا نخواستی بیای بغل من منم برات نانای گذاشتم و کلی بهت خوش گذشت و بعد هم رفتیم برات یک لباس خوشگل خریدم و بعد هم خوراکی و بعد هم پارک و اومدیم خونه امروز اصلا بهانه نگرفتی و پسر خوبی بودی و بعد هم علی اومد خونمون کلی هم با علی بازی کردی همیشه همین طوری باش قربونت برم 😘😘

 

پسندها (4)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مهندس زهرا فرجیمهندس زهرا فرجی
7 مرداد 98 8:32
😘😘😘😘
مامان رهام
پاسخ
😍😘😘😘
❤️Maman juni❤️Maman juni
12 مرداد 98 5:36
چه حالیم میکنه هااااا