رهامرهام، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

ثبت خاطرات رهام

یک روز خوب با رهام

1397/12/5 21:26
نویسنده : مامان رهام
394 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی آقا رهام ساعت یک ونیم شب هوس کتاب خوندن میکنه 

جمعه با بابا شروین بردیمت شهربازی وای که چقدر اینجا رو دوست داری همینطور برا خودت میدویدی و ما هم دنبالت میومدیم  خیلی بهت خوش گذشت کلی بازی کردی و هر اسباب بازی هم که میدیدی دوست داشتی میگفتی از اینا م م م قربونت  برم 

وقتی از شهربازی اومدیم بیرون آنقدر خسته بودی سریع خوابت بردو ماهم تصمیم گرفتیم بریم خرید شما رو گذاشتیم تو کالسکه و رفتیم خیلی دلمون برات تنگ شده از این که خوابی ولی خیلی هم مزه داد 😉چون اگه  بیدار باشی یک کوچولو اذیت میکنی و نمیزاری خرید کنیم بابایی گفت بیا تا رهام خوابه شاممون رو بیرون بخوریم بریم خونه شام رهام بدیم میخواستیم شما غذابیرون نخوری ولی تا رفتیم تورستوران سفارش دادیم چشمها باز شد 😁 😃بله و غذا خوردن سخت شد 

 

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
6 اسفند 97 8:04
اخ که خرید با بچه ها چقدر سخته!!!!😭
مامان رهام
پاسخ
اره واقعا 😭