رهامرهام، تا این لحظه: 6 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

ثبت خاطرات رهام

رهام و کیان عزیز

پریروز که رفتیم خونه مرضی جون کیان جون هم اونجا بود البته تازه از خواب بیدار شده بود پسر دایی مامانی کیان جون عزیزای دوست داشتنی  ...
10 فروردين 1397

رهام وتختش

پسر گلم دیگه وقتی میزارمت تو تخت خوابت شما دیگه یک جا نمیخوابی در هر حالتی بزارمت برا خودت تو تخت میچرخی برمیگردی رو شکم پاهاتو اویزون میکنی سر وته میشی بعضی وقتها هم بین تشک و تخت گیر میکنی تا نجاتت بدم شیرین عسل من  ...
10 فروردين 1397

باز کردن کشو

رهام جونم چند روز پیش که تو اتاقت سرگرم بازی کردن بودی متوجه شدم داری تلاش میکنی که کشو کمدت رو باز کنی چقدر از تلاشت خوشحال شدم  و بلاخره پسرگلم موفق شدی عزیز دلم  ...
10 فروردين 1397

اولین بیرون رفتن

امروز بعد از به دنیا اومدنت اولین روزی بود که با هم دو تایی بدون ماشین بیرون رفتیم اخه تا الان هوا سرد بود و نمیشد بیرون بریم ولی امروز دیگه یه گردش خوب رفتیم الهی قربونت برم که فقط پایه گشت وگذار و تفریح هستی امرور کلی بهت خوش و گذشت و کلی خندیدی بعدشم امروز اولین روزی بود که شما به مغازه بابایی رفتی کلا خوشحال بودی از این که رفته بودیم بیرون شادی میکردی ...
10 فروردين 1397

اولین عید گل پسرم

امسال اولین بهار رهام عزیزم امسال از این که سال تحویل پسر قشنگم کنارم بود خیلی خوشحال بودیم وامیدوارم سالی خوب وپر برکت کنار هم داشته باشیم چه عید زیبایی بود در کنار گل پسرم اولین عیدسه نفره شدنمون مبارک عزیزدلم امسال سه نفره به عید دیدنی رفتیم و کلی مهمونی رفتن و دوست داری    ...
9 فروردين 1397